پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
آیة الله قاضى انسانى در اوج عرفان
نوشته شده در 29 آذر 1391
بازدید : 259
نویسنده : محمدرضا آذری

بسمه تعالی

سخن در این مقاله از انسان وارسته ای است که باید گفت در زمان خود بی بدیل بوده و بی نظیر بوده است و بهتر است اوصاف او را از زبان یكى از بهترین تربیت شدگانش كه در حقیقت تربیت شده قرآن بود یعنى مفسر بزرگ ، عارف كم بدیل ، فیلسوف خبیر علامه طباطبائى اعلى الله مقامه بشنوید ، این مرد الهى فرموده است:

 

 ما هر چه در این مورد داریم ، از مرحوم قاضى داریم ، چه آنچه را كه در حیاتش از او تعلیم گرفتیم و از محضرش استفاده كردیم و چه طریقى كه خودمان داریم ، از مرحوم قاضى گرفته ایم.

 

از رهگذر خاك سر كوى شما بود                                    هر نافه كه در دست نسیم سحر افتاد.

 

 مرحوم قاضى شاگردان خود را هر یك طبق موازین شرعیه با رعایت آداب باطنى اعمال و حضور قلب در نمازها و اخلاص در افعال به طریق خاصى دستورات اخلاقى مى دادند و دل هاى آنان را براى پذیرش الهامات غیب آماده مى كردند .

 

خود ایشان در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشتند و بعضى از شب ها را به تنهایى در آن حجرات بیتوته مى كردند و شاگردان خود را نیز توصیه مى كردند كه بعضى از شب ها را به عبادت در مسجد كوفه یا سهله بیتوته كنند.

 

 دستور داده بودند كه چنانچه در بین نماز و یا قرائت قرآن و یا در حال ذكر و فكر براى شما پیش آمدى كرد و صورت زیبایى را دیدید و یا بعضى از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده كردید ، توجه ننمایید و دنبال عمل خود باشید.

 

علامه طباطبایى مى فرمودند: روزى من در مسجد كوفه نشسته ، مشغول ذكر بودم ; در آن بین یك حوریه بهشتى از طرف راست من آمد و یك جام شراب بهشتى در دست داشت و براى من آورده بود و خود را به من ارائه مى نمود ، همین كه خواستم به او توجهى كنم ، ناگهان یاد حرف استاد افتادم لذا چشم پوشیده ، توجهى نكردم ، آن حوریه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد ، من باز توجهى ننمودم و روى خود را برگرداندم كه رنجیده شد و رفت و من تا به حال هر وقت آن منظره به یادم مى افتد از رنجش آن حوریه متأثر مى شوم .

 

مرحوم قاضی ما را به حفظ و مراقبت از زبان بسیار سفارش می کردند ، خود استاد قریب به بیست سال دو عدد ریگ دائماٌ در دهان خود نگه می داشت تا اینکه لحظه ای از زبان خود غافل نباشد!

 

 علامه طباطبائی روزی از کنار حجره ای می گذشت که در آن حجره دو طلبه مشغول به غیبت کردن بودند ، علامه بشدت متاثر شدند و به آنها گفتند که حجره خود را عوض کنید این حجره دیگر بدرد درس خواندن نمی خورد!

 

مرحوم قاضى از مجتهدین بزرگ بوده و كتاب هایى در فقه نیز تدریس كرده اند. در دهه اول و دوم ماه رمضان مجلس تعلیم و انس در شب ها داشته كه حدود چهار ساعت از شب گذشته ، شاگرادن به محضر ایشان مى رفته و دو ساعت مجلس طول مى كشید، ولى در دهه سوم مجلس تعطیل و مرحوم قاضى تا آخر ماه رمضان دیده نمى شدند ،

 

 هر چه شاگردان به دنبال ایشان مى گشتند در نجف ، مسجد كوفه ، مسجد سهله و یا در كربلا ، ابداً اثرى از ایشان نبود و این رویه مرحوم قاضى تا زمان رحلت ادامه داشت.

 معمولاً ایشان در حال عادى ، ده ـ بیست روزى در دسترس بودند و رفقا مى آمدند و مى رفتند و مذاكراتى داشتند و صحبت هایى مى شد .

 

و آن وقت دفعتاً ایشان نیست مى شدند و یك چند روزى اصلاً نبودند و پیدا نمى شدند ، نه در خانه ، نه در مدرسه ، نه در مسجد ، نه در كوفه و نه در سهله ; ابداً از ایشان خبرى نبود ، هیچ كس خبر نداشت.

 

در روایت است كه چون امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) ظهور فرمایند ، اول دعوت خود را از مكه آغاز مى كنند ، بدین طریق كه بین ركن و مقام پشت به كعبه نموده و اعلان مى نمایند و از خواص آن حضرت سیصد و سیزده نفر در حضور آن حضرت مجتمع مى گردند.

 

 مرحوم استاد آقای قاضى مى فرمود:

 در این حال حضرت به آنها مطلبى مى گویند كه همه آنان در اقطار عالم متفرق و منتشر مى شوند چون همه آنان داراى طى الأرض هستند ، تمام عالم را تفحص مى كنند ومى فهمند كه غیر از آن حضرت كسى داراى مقام ولایت مطلقه الهیه و مأمور به ظهور و قیام و حاوى همه گنجینه هاى اسرار الهى و صاحب الأمر نیست ، در این حال همه به مكه مراجعت مى كنند و تسلیم آن حضرت مى شوند و بیعت مى نمایند. مرحوم قاضى مى فرمود :

 

 من مى دانم آن كلمه اى را كه حضرت به آنان مى فرماید و همه از دور او متفرق مى شوند ، چه كلمه اى است.

 

 آرى مردان خدا و تربیت شدگان قرآن به این صورت از خود مواظبت مى كنند تا جایى كه به سر منزل حقیقی مى رسند. اى كاش مى توانستیم این حقایق را كه نشان از آزادى روح بندگان مخلص خداست و نشان از تربیت قرآنى عباد حق است ،

 

 به سردمداران دنیا و آنان كه بر ملت ها حكومت مى كنند به خصوص دولت مردان غرب ، مى رساندیم تا بفهمند و بدانند كه تربیت صحیح جز در سایه قرآن ، میسر نیست ، و استفاده از سفره عدالت جز با به كار گرفتن قرآن ، امكان ندارد

 

 و دیو ظلم و ستم و اخلاق حیوانى جز با عمل به برنامه هاى قرآن ، از فضاى زندگى دور نمى شود. امروز آدمیزاد قرن كنونى یعنى قرن بیستم ـ در غرب یا در شرق ـ هر چند مخاطب به خطاب : . . . وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً. . .

 

و از دانش و علم جز اندكى به شما نداده اند ، به هر حال و به مدد دانش و فن توانسته است تا اندازه اى مشكل ملا شدن را حل و فصل كند اما در محال « آدم شدن » همچنان پاى در گِل فرو مانده است ،

 

اكنون تمدن و تكنیك مى تواند و توانسته است تا حدى قابل توجه و قابل تحسین از دروازه آن مشكل كه مشكل ملا شدن است قفل برگیرد اما دریغ و درد كه نتوانسته ایم گره از كار فرو بسته آن محال كه آدم شدن است ، بگشاییم.

 


منابع:

بر گرفته از کتاب معاشرت استاد حسین انصاریان

تهیه و فرآوری : مجید ملکی ، گروه حوزه علمیه تبیان




بازدید : 321
نویسنده : محمدرضا آذری
به گزارش جهان، ایشان در این زمینه به حجاب برخی حاضرین در مراسم استقبال اشاره کرده و فرمودند:  «خودتان را مجهز كنيد، مسلح به سلاح معرفت و استدلال كنيد، بعد به اين كانونهاى فرهنگى - هنرى برويد و پذيراى جوانها باشيد. با روى خوش هم پذيرا باشيد؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبيّه»، كه ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا كنيد. ممكن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همينهائى كه در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقيه‌ى آقايان - الان در اين تريبون از آنها تعريف كرديد، خانمهائى بودند كه در عرف معمولى به آنها ميگويند «خانم بدحجاب»؛ اشك هم از چشمش دارد ميريزد. حالا چه كار كنيم؟ ردش كنيد؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به اين جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به اين اهداف و آرمانهاست. او يك نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى اين حقير باطن است؛ نمى‌بينند. «گفتا شيخا هر آنچه گوئى هستم / آيا تو چنان كه مينمائى هستى؟».  ما هم يك نقص داريم، او هم يك نقص دارد. با اين نگاه و با اين روحيه برخورد كنيد. البته انسان نهى از منكر هم ميكند؛ نهى از منكر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت. بنابراين با قشر دانشجو ارتباط پيدا كنيد.»



بازدید : 309
نویسنده : محمدرضا آذری
 آیت الله عبدالله جوادی آملی روز یکشنبه در دومین نشست خطبای نخبه و برتر کشور که در بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء قم برگزار شد، عالمان دین را وارثان انبیا‌(ع) دانسته و اظهار داشت: تفاوت ما با مرحوم سید علی قاضی‌ها در بندگی است؛ زندگی ما زندگی و بندگی ما بندگی است، اما آنان زندگی‌ شان در بندگی فرو رفته است.

وی ادامه داد: امیرالمومنین‌(ع) در خطبه اول نهج‌البلاغه مسئولیت اصلی انبیا‌(ع) را عقلانی کردن جامعه بیان کرده‌اند؛ بنابراین اگر خطبا، وعاظ و مدرسان بخواهند از انبیا‌(ع) ارث ببرند، باید جامعه را به سمت عقلانیت سوق دهند.

جامعه عقلانی به دنبال مسائل انحرافی نمی رود

این مرجع تقلید با بیان اینکه جامعه عقلانی به دنبال وهم و خیال و مسائل انحرافی نمی رود ادامه داد: جامعه عقلانی با ماهواره و امثال آن منحرف نمی‌شود.

مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: باید بدانیم که خداوند فرمود "موحدانه زندگی کنید، شما عائله‌ من هستید"؛ بنابراین تمام موجودات از جمله مار و عقرب عائله خداوند هستند، ما که کمتر از مار و عقرب نیستیم.

برخی بندگی‌شان از زندگی‌ جداست

آیت‌الله جوادی‌آملی با اشاره به این که عده ای سیاستشان از دیانتشان جداست، ابراز داشت: برخی بندگی‌شان از زندگی‌ جداست؛ دیوانگی است که انسان بگوید "فلان کس مشکل من را حل کرد و یا اول خدا دوم فلان شخص"، این توحید نیست؛ چون حل مشکلش را از همان شخص می‌داند.

مرجع تقلید شیعیان در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه بر اساس برخی روایات هر جا سختی و دشواری باشد، 2 برابر آن آسانی وجود دارد، گفت: در اوایل انقلاب، بودجه کشور با نفت بشکه ای 24 دلار بسته شد که آن هم به سه قسمت هزینه‌های جنگ، جاری و عمرانی تقسیم می شد، در همان زمان استعمار پیر به میدان آمد و نفت را به بشکه ای هشت دلار رساند، اما با این وجود کشور اداره شد.

متاسفانه بسیاری اسلامی حرف می‌زنند، اما قارونی فکر می کنند

وی با بیان این که خدایی که کمک کرد تا کشور با هشت دلار اداره شود، امروز هم همان خدا وجود دارد، اظهار داشت: خیال نکنیم به نفت وابسته ایم؛ متاسفانه بسیاری از ما اسلامی حرف می‌زنیم، اما قارونی فکر می‌کنیم!

آیت الله جوادی آملی با تاکید بر این که حسین ‌بن علی‌‌(ع) ایران اسلامی را حفظ کرده است، یادآور شد: در دوران هشت سال دفاع مقدس، چه در خاکریز اول و دوم و چه در عملیات‌ها خبری از مرز پرگهر نبود و در عملیات‌ها جز نام حسین‌بن‌علی‌(ع)، از چیز دیگری خبری نبود.

وی ادامه داد: در جنگ جهانی اول مرز پرگهر بود که هر چه گفتند، گفتیم "چشم"؛ در کودتای 28 مرداد در عرض چهار ساعت "مرگ بر شاه" به "جاوید شاه" تبدیل شد، اما وقتی نام امام حسین‌(ع) به میان آمد، 16 شهریور "مرگ برشاه"  و 17 شهریور خون‌های شهدا ریخته شد و در نهایت ریشه ظلم کنده شد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، آیت‌الله جوادی‌آملی یادآور شد: مبلغان بدانند که تبلیغ آنان محور احتجاج فرشته‌ها است و این کم افتخاری نیست.



بازدید : 307
نویسنده : محمدرضا آذری
یک مستحب و هزار واجب!

معلوم مى شود نماز شب مستحبى است نظیر روضه خوانى، که وقتى در زمان رضاخان منع کردند، یکى از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایرى (رحمةالله) به ایشان عرض کرد: چیزى نیست ، روضه خوانى یک عمل مستحب است که پهلوى آن را منع کرده است. حاج شیخ (رحمةالله) فرمود: بله مستحبى که هزار واجب در آن است.

خدا مى داند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایى از حالات ، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین (علیهم السلام) که در مقدمه روضه نقل مى شود، سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است !

 افضل مستحبات

حجت الاسلام سید محمد باقر شفتى (رحمةالله) به نماز شب بسیار معتقد بود و بیش از سایر مستحبات به آن اهمیت مى داد، به خلاف مرحوم سید بحرالعلوم که صبر مى کرد تا هوا مقدارى روشن شود و آن گاه نماز صبح را مى خواند. حجت الاسلام سید محمد باقر شفتى (رحمةالله) در اصفهان درست اول فجر نماز صبح را به جماعت اقامه مى نمود با این که اگر نماز جماعت را به تأخیر مى انداخت، افراد بیشترى حاضر مى شدند؛ ولى ایشان دستور مى داد دو عادل بالاى مناره بروند و پس از مشاهده طلوع فجر، بلافاصله اذان صبح بگویند. به ایشان گفتند: چرا مقدارى صبر نمى کنید تا جمعیت زیادى براى درک فیض جماعت حاضر شوند؟ در جواب فرمودند: در میان مستحبات افضل از نماز شب سراغ ندارم . لذا ایشان براى این که مردم نماز شب را به جا آورند، این چنین چاره اندیشى نموده بود که به دو نفر شخص عادل دستور داده بود تا به طور دقیق وقت فجر تعیین شود و کسانى که در نماز جماعت حاضر مى شوند، پیش از فجر بیدار شوند و نماز شب بخوانند بدین ترتیب، قطعا کسانى که در نماز جماعت ایشان شرکت مى کردند، نماز شب را هم مى خواندند و با این کار مردم را به نماز شب وادار مى کرد.

بنده خیال مى کنم فضیلت بکا بر سیدالشهدا بالاتر از نماز شب باشد؛ زیرا نماز شب عمل قلبى صرف نیست بلکه کالقلبى است، ولى حزن و اندوه و بکا عمل قلبى است به حدى که بکا و دمعه از علایم قبولى نماز وتر است.

 عملکرد علماى سابق

وسایل زندگى علماى سابق از ما کمتر بود، ولى حرکتشان براى تبلیغ و دعوت و هدایت مردم بیشتر و سریع تر و نتیجه کارشان از ما زیادتر بود. ما در این زمان با هواپیما، اتوبوس و... به تبلیغ و دعوت و منبر مى رویم ولى چه قدر در مردم اثر مى گذاریم و چه قدر اصلاح مى کنیم؟

آن ها وقت زیادتر در مسیر راه صرف مى کردند، اما مردم زمانشان چه قدر رو به راه تر از زمان ما بودند! علماى سابق از مال و ثروت و لوازم خانگى به مختصر و کم قانع بودند، ولى پرکارتر و پر برکت تر بودند، اما مصرف زندگى ما زیاد، ولى کار و نتیجه کارمان کم است!



بازدید : 254
نویسنده : محمدرضا آذری

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پیامی توصیه های مهمی به عزاداران حسینی به مناسبت ماه محرم ارائه و تاکید کرد: آمیختن خرافات و کارهاى موهن مانند قمه‌زنى و امثال آن از این بهانه هاست که دشمن را شاد مى‌کند و از آن بهره‌بردارى مى‌کند. باید همه عزیزان به هوش باشند.

 
به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پیامی به مناسبت ماه محرم تاکید کرد: قیام و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت اهل بیت؛ پیام‌هایى براى زندگى امروز ما دارد که بیش از همه نسل جوان نیاز به شنیدنش دارند و باید توسط خطباى عزیز و اشعار حماسى مداحان حسینى تبیین و تشریح شود.
 
 متن پیام این مرجع تقلید به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم
 
 ماه محرم ماه آگاهى و بیدارى، ماه عشق و جانبازى، ماه عظمت و سربلندى بار دیگر فرا رسید و شهادت‌نامه سالار شهیدان و یاران فداکارش قرائتى جدید به صورت گفتارى و رفتارى مى‌طلبد.
 
خیل عزاداران حسینى همه جا با عشق و علاقه خود را به صورت خودجوش براى اداى حق مراسم سوگوارى آماده مى‌کند.
 
البته براى بهره‌گیرى کامل از این مراسم پرشکوه که هر سال گسترده‌تر مى‌شود رعایت نکاتى لازم است :
1. حرکت امام(علیه السلام) و یارانش از مدینه تا کربلا و لحظه شهادت و حرکت تاریخى خیل اسیران از کربلا به کوفه و از آن‌جا به شام و سپس به مدینه همه پیام‌هایى براى زندگى امروز ما دارد و بیش از همه نسل جوان نیاز به شنیدنش دارند که باید توسط خطباى عزیز و اشعار حماسى مداحان حسینى تبیین و تشریح شود.
2. دشمنان متعصب و لجوج و کوتاه‌فکر از این مراسم که باعث اعتلاى اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است سخت خشمگین و عصبانى هستند و از مشاهده شکوه و عظمت آن خون مى‌خورند. باید با کمال شهامت در برابر آنها ایستاد و مراسم را سال به سال باشکوه بیشترى برگزار کرد ولى در عین حال باید مراقب بود بهانه‌اى به دست آنها داده نشود.
 
3. آمیختن خرافات و کارهاى موهن مانند قمه‌زنى و امثال آن از این بهانه هاست که دشمن را شاد مى‌کند و از آن بهره‌بردارى مى‌کند. باید همه عزیزان به هوش باشند.
 
4. قطع یا کم کردن شدید بودجه‌هاى مربوط به ارسال مبلغان دینى به نقاط دور و نزدیک در داخل و خارج و مخصوصاً مناطق محروم امسال آسیب مهمى به مسأله تبلیغ اسلام در ماه محرم مى‌رساند، بارها گفته‌ایم هیچ یک از برنامه‌هاى دینى مطلقا نه به بودجه این دولت و نه به هیچ دولت دیگرى نباید وابسته باشد که مایه بدبختى است، بلکه باید بر دوش کمک‌هاى همیشگى و جوشان مردمى باشد، بنابراین لازم است امسال عاشقان حسینى از تشریفات اضافى مجالس بکاهند و به جاى آن در ارسال مبلغ به مناطق مختلف توسط مراکز اعزام مبلغ حوزه علمیه کوشش کنند.
 
ما به سهم خود در پر کردن این خلأ کوشش مى‌کنیم ولى نیازها بسیار فراتر از آن است.
 
5. عزاداران عزیز در حفظ مراسم و سبک‌هاى سنتى کوشا باشند، حضور جوانان و نوجوانان را به این مراسم گرامى دارند و آنها را تشویق کنند و اهداف قیام تاریخى عاشورا را براى آنها روشن سازند.
 
6. باید تمام برنامه‌ها در مسیر حفظ اسلام و نظام شکوهمند اسلامى صورت گیرد و در برابر توطئه‌هاى دشمن مخصوصآ در این شرایط کاملا هوشیار باشیم و از ورود مسائل سیاسى جناحى مخصوصآ سوء استفاده‌هاى انتخاباتى جلوگیرى کنیم.
 
7. عزاداران عزیز به نماز اهمیت فراوان دهند و هنگام برپا شدن نماز جماعت مراسم را موقتآ متوقف نمایند و بعد از نماز ادامه دهند زیرا نماز ستون خیمه دین است.
 
8. رعایت نظم کامل در برنامه‌ها، عدم اهانت به مقدسات دیگران، ملاحظه حال همسایگان مساجد و حسینیه‌ها، جلوگیرى از اسراف و تبذیر مواد غذایى و رساندن آن به نیازمندان و خوددارى از قربانى کردن حیوانات در معابر عمومى که سبب آلوده شدن خیابان‌ها و مساجد و تکایا مى‌شود، دلیل بر بیدارى ملت ما خواهد بود، از خداوند اجر و پاداش همگى و حل مشکلات عموم مسلمین و عظمت و اعتلاى اسلام و دفع شرّ اشرار و دشمنان را مسألت داریم



بازدید : 298
نویسنده : محمدرضا آذری
آنچه می خوانید سخنانی از حجت الاسلام نقویان است که در محفلی معنوی بیان شده و در آن با ظرافت و بیانی دلپذیر به شرح مقدمات و مقومات امادگی قلبی برای ورود به دهه عزای سید الشهدا شرح داده شده است.بدون هیچ توضیح اضافه ای متن کامل این سخنان از نظرتان می گذرد.

محرم یک آمادگی می‌خواهد . نقاش‌ها را دیده‌اید وقتی می‌خواهند یک رنگ زیبای متالیک به یک ماشین بپاشند، زیرش را آماده می‌کنند، زیرسازی می‌کنند، ما هم باید دلهایمان را زیر سازی و بتونه‌کاری کنیم تا حسین (ع) نقش زیبایی به دلهایمان بزند، تامحرم رنگ خوبی به ما بدهد.

سبقت الله، خدا خودش نقاش است، می‌گوید من همه را رنگ ‌‌‌می‌‌کنم منتها شما باید دل‌هایتان را آماده کنید، اگر دیوارها بتونه شده باشد آنوقت با یک رنگ مختصر یا حتی با پاشیدن گرد رنگ، به خوبی رنگ می‌شود. اگر زیر ساختش خوب نباشد و به خوبی زیرسازی نشده باشد با سه دور رنگ کردن هم دست آخر فرو می‌ریزد.

ما در دینمان مفهو‌‌‌می‌‌به نام "استعداد" داریم، استعداد یعنی آمادگی پذیرش. بعضی سؤال می‌کنند ما استعداد نداریم چه باید بکنیم؟! جواب ساده است، باید به دنبال کسب آن باشید؛ چطور شما وقتی به وسیله‌ای احتیاج دارید، کیفی، کفشی، لباسی… آن را می‌خرید، برای به دست آوردن آن تلاش می‌کنید؟ استعداد هم همین طور است باید در عالم بگردیم و آنچه را که نداریم بدست بیاوریم. من تعجب می‌کنم وقتی صحبت از اختراع می‌شود همه به دنبال کشف برق وتلفن ودوربین و… می‌روند، اما هیچ کس نمی‌گوید من یک "انسان" کشف کردم.

استعداد درک پیام‌های عاشورا

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

بگویید به دنبال کشف انسانم، دنبال آدم می‌گردم. ‌‌‌می‌‌دانید مفهوم "دی" چیست؟ مفهوم دی دیشب نیست(دیشب راسابقاً دوش می‌گفتند)، بلکه به مفهوم دیروز است. شیخ در روز روشن چراغ به‌دست گرفته بود و در شهر می‌گشت. به او گفتند در روز روشن چراغ به دست گرفته‌ای ودنبال چه می‌گردی؟ روشنایی خورشید کافی نیست که با چراغ ‌‌‌می‌‌خواهی اطراف را روشن کنی؟ پاسخ داد: بدنبال آدم می‌گردم، می‌خواهم انسان اختراع کنم، انسان کشف کنم.

و حسین کاشف انسان است؛ کاشف انسانیّت است. منتها این کشف برای کسی ارزش دارد که استعداد آن را داشته باشد، در دلش زیرسازی شده باشد و آماده‌ی دریافت حقیقت حسین (ع) باشد. اگر کسی دلش را مهیای حقیقت حسین کرده باشد، آنوقت است که حسین با او حرف می‌زند. امیرالمؤمنین (ع) ‌‌‌می‌‌فرمایند : قرآن ساکت با هیچ‌کس حرف نمی‌زند اگر مردید قرآن را به نطق در بیاورید، "فَسْتَنطِقوا" با شما حرف می‌زند.

این دستگاه‌های MP۳player را در نظر بگیرید وقتی من بلد نباشم با آن کار کنم ممکن است هر هشت دکمه‌ی آن را هم فشار دهم اما دست آخرهم هیچ صدایی از آن خارج نشود! اما کسی که کار با آن را بلد است، دو سه کلید را بطور صحیح فشار می‌دهد و می‌بینید ۶۰ ساعت با شما حرف می‌زند. قضیه‌ی فهم عاشورا هم همین است، شما می‌بینید عاشورا برای خیلی‌ها ساکت است، حرفی برای گفتن ندارد، اما برای برخی دیگر شور، نشاط، زیبایی، هیجان، پویایی و بالندگی ایجاد ‌‌‌می‌‌کند.

ما از هندوهای گاو پرست که کمتر نیستیم، گاندی می‌گفت من مبارزه‌ی با دشمنان و استعمارگران را از حسین آموختم. ما حداقل به اندازه‌ی ‌‌‌‌‌آن‌ها به حسین بزرگ(ع) عشق بورزیم. معنای عشق‌ورزیدن این نیست که ما فقط برویم و سینه بزنیم(البته سینه زنی هم در جای خود خوب و ارزشمند است) اما، این مسأله را باید به خاطر داشته باشیم که ابتدا باید دلهایمان را آماده کنیم. یادمان باشد که اباعبدالله‌الحسین(ع) به اباالفضل(ع) می‌گفت«بِنَفسی أنت» جان من به فدای تو. کسی که حاضر نباشد به برادر خودش بگوید جانم به فدای تو، از حسین درس نگرفته و حسین با او حرفی برای گفتن ندارد.

به امید روزی که آماده شویم و استعداد درک پیام‌های بزرگ عاشورا را کسب کنیم.

الگو گرفتن از شخصیت‌های عاشورا


همه‌ی سوژه‌ها، کارکترها و شخصیت‌های عاشورا برای ما الگو هستند. وقتی به واقعه‌ی عاشورا نگاه می‌کنید می‌بینید برای همه‌ی سنین و اقشار درعاشورا الگو وجود دارد؛ برای نوجو‌‌ان‌‌ها، جو‌‌‌ان‌ها، بزرگترها، برای خانم‌ها، حتی برای آدم‌های لوکس هم در کربلا الگو وجود دارد. حُرّ یکی از همان شخصیت‌های لوکس و با پرستیژ کربلاست که به یکباره همه چیز را فدای امام ‌‌‌می‌‌کند. این‌طور نیست که بگویید یک عده آدم از اینجا رانده، از آنجا مانده از همان ابتدا با سپاه امام همراه شدند و راهی هم جز این همراهی برایشان نمانده بود، نه این طور نیست. ما در وقایع عاشورا آدم‌های نان به نرخ روز خور و بوقلمون صفت هم داریم ؛کسانی که هر روز به یک رنگند و در میان وسوسه‌ها به دنبال بهانه برای نیامدن و همراهی نکردن می‌گردند.

شکرگزاری امام‌حسین (ع)‌‌


این چهره سراسر زیبایی و شکوه و عظمت است. دیده‌اید به پایان زیارت عاشورا که می‌رسیم می‌خوانیم «اللّهم لَک الحمدُ حمد الشاکرینَ لک» خدایا تو را سپاس، سپاس کسی که دارد از تو تشکر می‌کند،چرا؟ «عَلی مُصابِهم» به سبب این مصیبت بزرگ! بله به‌قدری این چهره‌ها زیباست که این مصیبت شکر دارد. شما گاهی آلبوم زندگی‌تان را ورق می‌زنید و با افتخار از پدر و مادر و اجدادتان تعریف می‌کنید که، بله آقا این عکس پدر من است ببینید چه عظمتی و شکوهی داشت، چه شخصیت بزرگی بود. پس ما به این پدر افتخار می‌کنیم. او با رضا شاه در افتاد، به دارش زدند ولی هیچ‌وقت با او نتوانست در یک مجلس بنشیند. همه می‌گفتند زنده‌باد رضا شاه. یک نفر آدم یک‌لا‌قبا بلند شد گفت: مرده باد رضا شاه زنده‌باد خودم؛ و این شخص مرحوم مدرس بود؛ و ما به وجود چنین شخصیّت بزرگی در عالم افتخار می‌کنیم. همگی ما از آدم‌های نترس خوشمان می‌آید. مردم چشم و دل گرسنه‌اند، اما از آدم‌های چشم و دل سیر خوششان می‌آید. مولانا می‌گوید:

من تاج نمی‌خواهم، من تخت نمی‌خواهم
در خدمتت افتاده بر روی زمین می‌خواهم

به‌خدا میل ندارم نه به چرب و نه به شیرین
نه بدین کیسه‌ی پر زر، نه بدان کاسه‌ی زرین

انسان‌ها از این دست آدم‌ها خوششان می‌آید. امام‌حسین (ع) یک چنین شخصیتی بود. برای انسان‌‌‌‌‌‌هایی که بلند پروازی دارند، امام‌حسین (ع) خیلی بلند پرواز بود. خوشا به حال ‌‌‌‌‌آن‌هایی که از این حسین (ع)‌‌، از این اباالفضل (ع)‌‌، از این حرّ، از آن قاسم (ع) درس زندگی بگیرد.



ما و محرّم سالار شهیدان
نوشته شده در 29 آذر 1391
بازدید : 306
نویسنده : محمدرضا آذری
در این ایام، سه مهم پیش رو داریم: اول، نسبت به خودمان، دوم نسبت به مردم و سوم، نسبت به صاحب این ایام. هر سه، بحثش مفصل است، اما اجمال مطلب این است که فرصتی برای شما پیش آمده و این فرصت برق آسا می گذرد و حسرت کبرایش برای فرد فرد ما می ماند. در حالیکه هر یک از شما می توانید امر هدایت نفوس را متصدی بشوید.

 

نسبت به خودمان


این حدیث را خوب بفهمید که: «اشراف امتی حملة القرآن و اصحاب اللیل؛ بهترین امت من، حاملان قرآن و شب زنده داران هستند».


اولاً امت او چه امتی است؟ «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ.» این ارزش امت اوست. شهدا بر عموم بشر، امت اویند. حال باید دید اشراف این امت کیان اند؟ آن هم اشرافی که حضرت خاتم صلی الله علیه و سکه شرف به سینه آنها نصب کند.


از امروز شروع کنید بدون استثنا، هیچ شب و روزی بر شما نگذرد، مگر با این عمل. اما روز، «حملة القران»؛ «فاقروا ماتیسر من القرآن.» آن اندازه که میسر است قرآن بخوانید، ولی راه باید طوری رفت که سریع به مقصد رسید.

تمام دقائق کمال در روایات متشتت است. باید اینها را جمع کرد. این جا این جمله را فرموده و جای دیگر باز فرموده چطور حامل قرآن شو. «قرآن بخوانید، اما آن قرآن را هدیه کنید به صاحب عصر ولی زمان (عج)». عمل را از خود منقطع و به او متصل کنید. چه می کند این فرموده؟ بحث فنی عظیمی دارد. خود انقطاع عمل از نفس و ربط عمل به مبدأ فیض وجود. حکم اکسیری پیدا می کند که فلز
به هر وضعی که هست، آخر شب بیدار شوید و روی این مطالب فکر کنید. بالاترین مقام چه مقامی است؟ مقامی که خدا برای شخص اول عالم معین کرده است. دیگر از نظر عقل و نقل غیر از این غیرمعقول است.
را منقلب می کند.


اما کلمه دوم، به «اصحاب اللیل» مربوط است. به هر وضعی که هست، آخر شب بیدار شوید و روی این مطالب فکر کنید. بالاترین مقام چه مقامی است؟ مقامی که خدا برای شخص اول عالم معین کرده است. دیگر از نظر عقل و نقل غیر از این غیرمعقول است. چنین مقامی را خدا به همچو کسی وعده داد، اما به یک خصوصیت فرمود: «وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسی أَنْ یبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً» از این جا باید فهمید چطور عمر ما گذشت و راه را طی نکردیم. به این شرف نرسیدیم.


اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاب اللیل. اگر این طور شدیم، نفس ما به مبدأ نور وصل می شود. از آن جا مدد می شود. آن وقت است که بشر خواهد فهمید اثر تربیت این دین چیست؟ این کاری است که باید با خودمان کنیم.

 

نسبت به مردم


اما کاری که با مردم است اینکه این فرصت ها از دست نرود. سعی کنید در این دهه که بهار حیات دل هاست به هر قیمتی که هست این دو کار را انجام دهید؛ چرا که بالاتر از این دو پیش خدا هیچ عملی نیست: یک گمراه از خدا را به خدا برگردانید؛ عبد آبق از این مولا را برگردانید به عبودیت او ؛ و یک کسی که امام زمانش را گم کرده با ولی عصر (عج) آشنایش کنید.


مجالستان را منحصراً در این دو کلمه صرف کنید. ارزش این دو مقوله به حدی است که نباید وقت را ببازید و از دست بدهید. اول، آن قرآن و شب زنده داری را عملی کنید. بعد متصدی هدایت مردم شوید. آن وقت، اثرش این است اگر یک گنهکار را از گناه توبه دهید و بیگانه از امام زمان (عج) را با او آشنا کنید. اجرش، ثواب صد سال است که همه روزها را روزه بگیرید و شب ها تا به صبح عبادت کنید. «اغتنموا الفرص؛ فرصت ها را از دست ندهید».

 
نسبت به صاحب این ایام


 باید وظیفه مان را نسبت به صاحب این ایام بدانیم و بفهمیم که چه خونی ریخته شده است؟ هیچ دانستیم که چه کسی کشته شد؟ «شیخ طوسی»، «شیخ صدوق» و «ابن
به هر قیمتی که هست این دو کار را انجام دهید؛ چرا که بالاتر از این دو پیش خدا هیچ عملی نیست: یک گمراه از خدا را به خدا برگردانید؛ عبد آبق از این مولا را برگردانید به عبودیت او ؛ و یک کسی که امام زمانش را گم کرده با ولی عصر (عج) آشنایش کنید.
قولویه» این روایت را نقل کرده اند.

مختصری از این روایت بس است. این نص حدیث صحیحی است که مثل «شیخ انصاری» در موارد احتیاط در نفوس طبق سند این حدیث فتوا می دهد. در این حدیث مسأله این است: «اشهد انّ دمک سکن فی الخلد؛ شهادت می دهم خون تو در خُلد، مسکن کرده است». کیست که بفهمد حسین بن علی کیست؟ خُلد کجاست؟ در آن ملأ اعلی که مرکز قدیسین عالم است، خون او زینت آن عالم است. کسی که جسمش آنجاست، روحش کجاست؟ کیست که بفهمد چه کسی کشته شد؟ چطور کشته شد؟ برای چه کشته شد؟


ما در آن حد نیستیم که خود او را بشناسیم. باید نگاه کنیم ببینیم آن آخرین مرحله ای که شعاع وجود او تابیده به کجا رسیده، بعد کشف کنیم که آن آفتاب چیست وکجاست؟ وقتی شعاعش به زائر قبرش می خورد، اثرش معلوم می شود. فرمود: «پیاده اگر بروی به هر قدمی یک حسنه برایت می نویسند و یک سیئه محو می کنند. سواره بروی به هرجا که سُم اسبت برسد به هر قدمی یک حسنه ثبت و یک سیئه محو می شود». یعنی از آنجا تصفیه ات می کنند تا لیاقت پیدا کنی. فرمود: «وقتی رسیدی به در حرم، خدا تو را از رستگاران قرار می دهد». خود من هنوز متحیرم چه خبر است. وقتی رسیدی به در حرمش می شوی از رستگاران و مفلحین. یعنی چه از مفلحین؟ به قرآن رجوع کنید و ببینید به فلاح رسیدن چه شرایطی دارد؟ بعد بفهمید این دستگاه چه دستگاهی است.


در سوره مۆمنون می خوانیم: «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون.» تا برسد به اینجا که «والذین هم عن اللغو معرضون.» وقتی به این جا رسید، می شود «المفلحون» این مقام به قدری عظیم است که «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون.» این چه اکسیری است که این طور منقلب می کند؟ آهنی را به طلای احمر مبدل می کند که در راه قبر او قدم زده است.


فرمود: «وقتی از مناسکت فارغ شدی خدا تو را از فائزین می
فرمود: «وقتی رسیدی به در حرم، خدا تو را از رستگاران قرار می دهد». خود من هنوز متحیرم چه خبر است. وقتی رسیدی به در حرمش می شوی از رستگاران و مفلحین. یعنی چه از مفلحین؟ به قرآن رجوع کنید و ببینید به فلاح رسیدن چه شرایطی دارد؟ بعد بفهمید این دستگاه چه دستگاهی است.
نویسد». اینجا حج خود خداست. حج قصد است و مقصد در آنجا عبارت است از کعبه، اما مقصد در این زیارت، خود خداست؛ چون به نص صحیح: «من زار الحسین بکربلا کان کمن زار الله فی عرشه». پس از حج خدا که فارغ شدی، فرمود: «وقتی فرغت من مناسکک، خدا می نویسد تو را از فائزین».


دیگر از مقام مفلحین از در قبر او، متقلب می شود به مقام فائزین به بالا سر او. متن کلام خدا را باید دید تا حدیث را فهمید: «الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله واولئک هم الفائزون». مقام فائزون این مقام است: «یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها ابدا ان الله عنده اجر عظیم.»


این مرحله که مرحله کمال سعادت بشری است، در گرو بالاسر قبر حسین بن علی علیهماالسلام است. کسی که این طور زیارت قبرش او را منقلب می کند، آیا روز قیامت وقتی مادرش با آن پهلوی شکسته با آن بازوی ورم کرده، آن پیراهنی که به همچو خونی آغشته بر سر بیندازد، چه خواهد شد و چه خواهد کرد؟


این است که مملکت باید یکپارچه «یا حسین» بشود. باید سراسر این مملکت شیون و صیحه در عزای یک همچو کسی باشد ... واقعه، واقعه ای است که نص صحیح این است: «جمیع الخلائق بکت السموات السبع.» هفت آسمان بر او گریه کرد. «بکت السموات السبع و الارضون السبع و ما فیهن و ما بینهن و ما یری و ما لایری.» مردم باید بیدار شوند.


ابن حجر هیثمی کتابی در رد شیعه نوشته و در این کتاب تصریح کرده که تمام رجال عامه آنها که اهل حدیث و نظرند ضبط کردند که وقتی سر او بالای نیزه رفت، در تمام کره زمین هرجا سنگ از روی زمین برداشتند، خون جوشید. وظیفه مردم در ایام عاشورا چیست؟ ... اگر دستتان از دامن او کوتاه شد، خسرالدنیا و الاخرة اید .


این دین، این توحید و این قرآن فقط زنده به خون اوست. اوست که با این قدم و با این عمل، کاری کرد که تا روز قیامت این دین آسیب نبیند. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد. چرا یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر مثل پروانه دور قبرش می گردند؛ چون اگر عاشورای او نبود، آنچه انبیا و مرسلین آورده بودند به باد فنا رفته بود.


منبع: سخنرانی آیت الله وحید خراسانی درباره ماه محرم



فضیلت بکا بر سید الشهدا
نوشته شده در 29 آذر 1391
بازدید : 346
نویسنده : محمدرضا آذری



عربستان در آستانه جنگ داخلي/ مرگ
نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391
بازدید : 331
نویسنده : محمدرضا آذری

به علت زیاد بودن حجم مطالب لطفا به ادامه مطلب بروید.




بازدید : 424
نویسنده : محمدرضا آذری

سپس آن عارف روشن ضمیر تاملی کرده و با قاطعیت، جملاتی فرمودند که باعث شد جمع حاضر به وجد آمده و طوفانی از شادی و سرور در دل و جان حضار پدید آید:

و آن از این قرار بود (( قرائن و شواهد نشان میدهد انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران "ظهور صغرای حضرت بقیه الله الاعظم" و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه میباشد ))




گزارش جالب اسرائیل از توان حزب الله
نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391
بازدید : 301
نویسنده : محمدرضا آذری

در تل‌آویو، سرویس‌های اطلاعاتی اعلام می‌کنند از زمان جنگ 2006 ظرفیت حزب‌الله برای بمباران کردن اسراییل 400 برابر شده است. در صورت وقوع جنگ منطقه‌ای، اسراییل در عرض چند ماه با خاک یکسان خواهد شد.
به گزارش 598 به نقل از فارس، پایگاه تحلیلی «ولترنت» در مقاله‌ای به قلم «تیری میسان» در خصوص «استراتژی اخیر اسراییل» نوشت: جشن 25مین سالگرد حماس با جشن پیروزی در حمله اخیر اسراییل مصادف شد. این جنگ کوتاه استراتژی اسراییل را عمیقا تغییر داده و جناح‌های مختلف مقاومت فلسطین را با هم متحد کرده است.




ختم صلوات دور هفتم
نوشته شده در دو شنبه 27 آذر 1391
بازدید : 361
نویسنده : محمدرضا آذری

 

افسران - ختم صلوات دور هفتم
افسران - ختم صلوات دور هفتم

افسران - ختم صلوات دور هفتم

 

 

چند صباحیه که یک پیشگو هندی به نام " سای بابا " اعلام کرده طبق علومی که در اختیار دارد، رهبر ایران بهار سال 2013 رو نخواهد دید و قبل از این تاریخ از دنیا میرود.

به کوری چشم دشمنان اسلام و مسلمین و به کوری این فرد معاند اسلام، دور هفتم ختم صلوات رو با ختم 18000 صلوات به نیت ××سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعجیل در فرج آن حضرت و سلامتی ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای (حفظه الله)×× شروع میکنیم.

بسم الله ... برای سلامتی امامت بخیل نباش . :)
علی علی ... یا علی




یا بقیه الله کی میایی؟
نوشته شده در جمعه 24 آذر 1391
بازدید : 400
نویسنده : محمدرضا آذری




آمریکا و تلاش برای انزوای اقتصادی ایران
نوشته شده در جمعه 24 آذر 1391
بازدید : 353
نویسنده : محمدرضا آذری

یالات متحده از هر ابزاری برای مقابله با ایران استفاده کرده است. یکی از این ابزارهای مهم، تحریمها هستند البته از نوع اقتصادی آن. امروزه در آمریکا، تحلیلگران زیادی به دولت آمریکا فشار می آورند تا تحریمهای اقتصادی را روی ایران تشدید کند. بر اساس این تحلیلها، اعتراضات اخیر در ایران برضد کاهش پول ملی و بالارفتن قیمت برخی کالاها، نشان از این دارد که جنگ اقتصادی اثرات ملموس تر و مهمتری دارد. هیچ تردیدی وجود ندارد که فشارهای اقتصادی می توانند پول رایج ایران را تضعیف کنند. ایران درحال حاضر بامشکل تورم روبرو است و در سال گذشته ریال حدود 80 درصد افت ارزش داشته است. براساس تحلیلهای آنان، تاریخ نشان داده است که تورم ادامه دار می تواند باعث نارضایتی اجتماعی و در نهایت تغییر رژیم شود. آنها می گویند که دیگر مثل گذشته نیست که ایران بتواند با پول سرشار نفت، تحریمها را بی اثر سازد چراکه کشورهایی نظیر عربستان، عراق و لیبی این خلع را جبران می کنند.




کاریکاتور : کابوس پهپاد
نوشته شده در جمعه 17 آذر 1391
بازدید : 433
نویسنده : محمدرضا آذری




بعضی چیزها خیلی بدن!
نوشته شده در جمعه 17 آذر 1391
بازدید : 369
نویسنده : محمدرضا آذری

خیلی بده که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!

· خیلی بده که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه

که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

· خیلی بده که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!

· خیلی بده که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

· خیلی بده که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

· خیلی بده که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !

· خیلی بده که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!

· خیلی بده که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

· خیلی بده که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!

· خیلی بده که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!

· خیلی بده که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم!



خیلی بده ادعای ولایت مداری علی بکنی ولی سر سفره معاویه بشینی.

خیلی بده بخوای حرفی بزنی و به جای اینکه پاش وایستی ،حتی به خودت اجازه ندی بهش فکر کنی

خیلی بده به جای اخلاص تو قلبامون،ریا لونه کنه وبه جای انجام کاری فقط حرفشو بزنیم.

خیلی بده فکر کنیم با صوفی گری میتونیم از دروازه شهادت رد شیم بدون اینکه به جمعمون نگاهی بکنیم.

خیلی بده... خیلی بد

اللهم عجل لولیک الفرج




بیمه ولایت
نوشته شده در جمعه 17 آذر 1391
بازدید : 393
نویسنده : محمدرضا آذری

چیزی که خیلی ها نیستن!
انشالله که همه بیمه شن!!




بازدید : 369
نویسنده : محمدرضا آذری

- مشارکت در اجتماع و تبانی بر ضد امنیت کشور

2-اخلال در نظم عمومی از طریق تجمع، تحصن و راهپیمایی

3- توهین به مقامات قضایی

4- تشویش اذهان عمومی

5- رفتار خلاف شئون روحانیت

این دستمزد طلبه ای است که اسلام را تنها منحصر در قفسه های کتاب ندانسته و درصدد احیای احکام الهی است.

این سزای روحانی بی ادعایی است که تبلیغ دین را محملی برای کسب و کار ندانسته و خاک و خاشاک خیابان های عدالت را به سرویس های لوکس ایاب و ذهاب و پاکت سفیدهای منبر، ترجیح داده است.

خداحافظ علی رضا جهانشاهی. خداحافظ طلبه ساده لوحی که به خاطر آسیب ندیدن وجهه نظام، در دوره ای که نمایندگان سوسولگرای مجلس هم در مصاحبه با رسانه های ضدانقلاب، کورس گذاشته اند، مصاحبه با خبرنگار روزی نامه شرق را نیز رد کرده بودی. حالا بنشین و با دانه های تسبیحت، اتهامات ضد حکومتی ات را بشمار.

خداحافظ جهانشاهی، روحانی خوش باوری که از ستیز اندیشمندانه با مظاهر بی عدالتی تا صفوف مقدم نبرد تن به تن با فتنه گران٬ پای کار بودی و حالا اتهاماتت سنگین تر از اربابان فتنه شده است.

خداحافظ محسن شیرازی. نوزدهمین بهار زندگی ات را در اوین خوش باش. تا تو باشی که سنگ مدعیان سیاست باز عرصه عدالت خواهی را به سینه ات نزنی؛ همانان که تمام جهادشان تقابل با چند مهره دست چندم فرهنگی در سینماست و نشان دادند که مرد میدان های بی خطر هستند. تو البته خیلی در این ماجرا ضرر نکردی! تو طلبه نبودی اما وقتی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه می شوی لابد فردای آزادیت، حق داری عمامه هم بر سرت بگذاری!

خداحافظ بسیجی های ساده لوحی که علم مبارزه با فساد را برداشتید و به جای فرش قرمز، برایتان ریگ های داغ را پهن کرده اند.

این سزای بسیجی ولایت مداری است که نمی خواهد پاستوریزه بماند. این جزای سینه سوختگانی است که به صورت شهدا اکتفا نکرده و سیرت آنان را نیز سرلوحه خویش قرار داده اند.

خدانگهدار؛ به امید اعدام همه عدالتخواهان.




من الحبیب الی الغریب…
نوشته شده در جمعه 17 آذر 1391
بازدید : 317
نویسنده : محمدرضا آذری

این روزها اما روزهای دیگری است. شاید فتنه ۸۸ تمام شده باشد، اما جنگ نرم و فضای مجازی و اینترنت، به قوت خود باقی است. دفاع مقدس در حوزه سایبر به قوت خود باقی است.

مع الاسف به وبلاگ فلان دوست می روم، می بینم نوشته؛ اثاث کشی داشتیم، مشغله ام زیاد است، کنکور هم نزدیک، باش تا برگردیم! نتیجه می گیرم؛ لابد حاج احمد و حسن باقری بی کار بودند!

به وبلاگ بهمان دوست دانشجو می روم، می بینم ۳ ماه ۳ ماه وبلاگش را به روز می کند! نتیجه می گیرم؛ شهدا نه ازدواج کرده بودند، نه از شهری به شهر دیگر رفته بودند، نه برای مقطع بالاتر در حال تحصیل بودند! جز جنگ و جبهه هم هیچ کار دیگری نداشتند! این همه شبهه، این همه فشار، این همه ظلم، این همه انحراف، این همه فتنه، این همه مظلومیت و این همه تنهایی، آیا فعالیت بیشتری نمی طلبد از دوستان وب نویس؟!

به وب دوستی دیگر می روم، لیکن جز چند تار عنکبوت، هیچ نمی بینم! و می بینم در آخرین به روزرسانی اش که مال آبان ۹۰ است، از قول سیدحسن نصرالله، به لانه اسرائیل، لقب خانه عنکبوت داده!

پس قصد می کنم وارد وب دوست دیگری شوم؛ می بینم اصلا صفحه اش باز نمی شود! به آن یکی وبلاگ سر می زنم. می بینم ۹ ماه از خداحافظی اش گذشته!

وارد وبی دیگر می شوم. می بینم نشانی جدیدش را گذاشته. روی آدرس کلیک می کنم، به یک نشانی دیگر رهنمون می شوم و… بعد از چند بار جا به جایی، هیچ نمی بینم الا این شعر که «گوگل اگر از یزید لبریز شود، ما پشت به سالار شهیدان نکنیم»! تاریخ متن را نگاه می کنم؛ ۳ آذر ۸۹!


آهای دوستان عزیز! اولا؛ این همه گرم و نرم نیست «جنگ نرم». ثانیا؛ وبلاگ ها بسیار موثرند در این جنگ سخت. برادران! خواهران! یک جنگ نرم است و یک وب شما. وبلاگ تان را اگر مرکز جمهوری اسلامی نمی دانید، و اگر فکر می کنید جاده اهواز – خرمشهر از وبلاگ شما مهم تر است… این همه نامش «تواضع» نیست؛ «تنبلی» است. البته خوب می دانم بسیاری تان درگیر هزار و یک کار دیگرید و صدها مشغله دارید، لیکن این «هزار و یک کار دیگر» و این «مشغله ها» را شهدا هم داشتند. تازه! حاج حسین خرازی یک دست هم نداشت!!

وبلاگ تان بسیار مهم است. مظلوم و غریب رهایش نکنید. وبلاگ هم یک کارتان، یک سنگرتان. داشته باشید هوایش را. حتما باید دوباره فتنه شود که بیدار شوید؟! آیا فکر نمی کنید کار شما در فضای سایبر، به تولید بصیرت کمک می کند و از برد فتنه می کاهد؟! کجا فضا خوابیده؟! فضا یا من و شما؟! کدامیک خوابیده ایم؟!

در دوکوهه سایبر، هر وبلاگی، حکم «ساختمان گردان حبیب» است. سال ها پس از ۸ سال دفاع مقدس، به برکت راهیان مقدس نور، هنوز محکم و شلوغ و سرپاست ساختمان گردان حبیب، اما گفت: «من الحبیب الی الغریب…».

بخشی از متن حسین قدیانی برای روزنامه جوان/ ۱۶ آذر ۱۳۹۱




بازدید : 409
نویسنده : محمدرضا آذری

آدم ها دو دسته اند ! یا قطب و استوانه اند و یا قطب نما و استوانه شکل !...

مبادا خیال کنیم که آگاهی های دوران مبارزه ، امروز ما را کفاف خواهد داد ، این جور نیست ...

امروز هم آن کسانی می توانند این انقلاب را اداره کنند و به پیروزی نهایی برسانند که از مسایل مطلع باشند ،

شعارهای مناسب را مطرح کنند .

خطرات این دوره را که با خطرات دوره قبل خیلی فرق دارد و خیلی پیچیده تر است ، تشخیص بدهند ، دشمن را

بشناسند، دشمنی ها را بشناسند ، راه مقابله با این را مطلع باشند .

این چگونه امکان خواهد یافت ؟ وقتی انسان دیِدٍ جهانی صحیح و نافذ و قوی ای داشته باشد .

ارتباط شما با مسایل جهانی ، با فرهنگ های جهانی ،با مطبوعات جهانی ، با کتب ، با نوشته ها ، با پیشرفتهای

فرهنگی و علمی ....شما را تکمیل خواهد کرد .

از شما آن شخصیتی را که برای آینده ی اسلام مفید خواهید بود ، انشاءالله خواهد ساخت و شمارا آن قطب ها

و استوانه هایی خواهد کرد که به شما صدها نفر از روحانیون و از علمای بزرگ ، پناه بیاورند.

شماها آنها را هدایت می کنید . از شما چنین چهره هایی خواهد ساخت ...بصیرت شما....